احساس سر افکندگی هر لحظه..........تو تموم وجود من موج می زنه
این احساس هر لحظه بدتر میشه ، و سر تر میشه..........از افکار مثبتی که دیگه خفه شده
هر لحظه داغتر میشم من از قبل خودم..........روزگار کاری کرده که منم اهل دودم
کامای سیگار شده ، تموم وجود من..........شاید به غیر خدام دیگه سجده کنم
هر کام سیگار، به من ایده میده..........اما تو این روزا ، به هر ایده ریده میشه.
بدبختی هام دونه دونه صف میکشن..........شونه شونه خالی میشن رو شونه هام
و آدمای مثل منم ، کم نیستن تو این دنیا..........و تو محیطی که ، به سختی جون میگیره رویا
تو ذهن یه جوون..........تو نتفه خفه میشه
و کج راهه های یک هدف بزرگ.......یه هو نازکتر میشن از یک تار مو.